به گزارش سلامت نیوز به نقل از شرق، نیروی انتظامی آبادان میگوید که دادستانی باید درباره پیداشدن و مفقودی اطلاعرسانی کند. از آن طرف دادستانی خوزستان تأکید میکند که موضوع جدیدی برای رسانهایکردن وجود ندارد.
در محله امیری شهر آبادان، خیابان امیرکبیر را که به سمت بلوار منتظری بروید، در نزدیکی بازار کویتیها پارک شاپور را خواهید دید. پارکی نسبتا قدیمی که از قدیم تا به امروز، میزبان زیست شبانه مردم این خطه از جنوب کشور بوده است. اما این پارک در هفتههای اخیر، آبستن حوادثی درخورتوجه شد. از اول مهر تا پانزدهم آبان امسال، دو دختر با فاصله کمتر از یک ماه و به طرز مرموزی در این شهر و درست در محدوده این پارک گم شدهاند.
در محله امیری شهر آبادان، خیابان امیرکبیر را که به سمت بلوار منتظری بروید، در نزدیکی بازار کویتیها پارک شاپور را خواهید دید. پارکی نسبتا قدیمی که از قدیم تا به امروز، میزبان زیست شبانه مردم این خطه از جنوب کشور بوده است. اما این پارک در هفتههای اخیر، آبستن حوادثی درخورتوجه شد.
از اول مهر تا پانزدهم آبان امسال، دو دختر با فاصله کمتر از یک ماه و به طرز مرموزی در این شهر و درست در محدوده این پارک گم شدهاند.
آنقدر عجیب که بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی، رسانههای رسمی و مردم محلی، سناریوی سریالیبودن این مفقودیها را مطرح کردهاند. با گذشت نزدیک به یک ماه از حادثه گمشدن «مرضیه البوغبیش» و گذشت دو هفته از دومین مفقودی یعنی «ستاره حیدری»، هنوز پلیس و دادستانی گزارش جدیدی از پروندههای این دو نفر ندادهاند. این در حالی است که خانوادههای این دو دختر هر لحظه را در انتظار خبری جدید به سر میبرند. بهویژه آنکه پس از پرونده «الهه حسیننژاد» در تهران که ابتدا گزارش مفقودی او منتشر شده بود و پس از مدتی خبر قتلش منتشر شد، نگرانیهای خانوادهها نیز بیشتر شده است.
موبایل ستاره را تا حاشیه شهر ردیابی کردهاند
«ستاره»، 19 سال بیشتر ندارد و پس از گرفتن دیپلم تصمیم گرفت در کلاسهای آنلاین کنکور شرکت کند. بههمیندلیل دو ماهی میشد که در خانه و از طریق کلاسهای آنلاین درس میخواند و برنامهاش این بود که برای سال آینده برای کنکور انسانی شرکت کند. پدرش نمیداند که قصد داشت چه رشتهای بخواند اما این را میداند که دخترش آرزوهای زیادی داشت. «سعید حیدری» پدر ستاره درباره شب حادثه میگوید: «دخترم و مادرش در پارک شاپور بودند. ستاره برای خرید نوشتافزار درسیاش راهی مغازههای اطراف میشود و از آن لحظه تا به امروز ما او را ندیدهایم».
در همان روزهای نخست پس از اعلام مفقودی ستاره، ویدئویی از او در یک آرایشگاه منتشر شد که در حال انجام کراتین موی یک مشتری بود. این ویدئو البته خیلی زود از صفحه آن بلاگر آبادانی حذف شد اما بسیاری تصور کردند که شغل ستاره آرایشگری بوده است؛ موضوعی که از طرف پدرش تکذیب شد. او فعالیت شغلی دخترش را در هر آرایشگاهی رد کرد و گفت: «دخترم اصلا شاغل نبود. دیپلمش را گرفته بود و برای مدتی شروع کرده بود به حضور در کلاسهای آنلاین کنکور. میخواست اگر بشود برای سال آینده کنکور بدهد و به دانشگاه برود. ستاره برای مدت کوتاهی که حتی یک هفته هم نشده بود، برای آموزش دورههای کراتین ثبتنام کرده بود. برای همین هم چند روز به آرایشگاه معروفی در شهر ما تردد داشت. به محض اینکه خبر گمشدن دخترم منتشر شد، برخی برای اینکه نام خودشان را مطرح کنند، تصویرش را در شبکههای اجتماعی منتشر کردند تا با دختر من فالوئر بگیرند».
پدر ستاره اگرچه هر روز پیگیری میکند اما هنوز خبری از دادستانی و نیروی انتظامی به دست نیاورده است: «به ما اطلاعی ندادهاند. گفتند که موبایل ستاره را تا حاشیه شهر ردیابی کردهاند اما بیشازاین دادهای در اختیارشان نیست و از طرف دیگر، دوربینهای اطراف پارک را بررسی کردهاند اما میگویند چیزی پیدا نشده است. ما هر لحظه منتظر خبری از دخترمان هستیم. راستش را بخواهید پس از اینکه در تهران آن حادثه برای آن دختر خانم (الهه حسیننژاد) رخ داد، ترس ما هم بیشتر شده و خیلی نگرانیم».
سعید حیدری با اشاره به اوضاع نابسامان همسرش که نتوانست با «شرق» گفتوگو کند، میگوید: «هنوز منتظر خبریم و اوضاع خوبی نداریم. همسرم بهشدت پریشان است و پسر کوچکترم نیز از وقتی خواهرش گم شده، خواب و خوراک ندارد. ما میخواهیم دخترمان به خانهاش برگردد».
او همچنین از مردم آبادان میخواهد در صورت داشتن اطلاعاتی از آن شب یا هر موضوعی مرتبط با پیداشدن دخترش، به پلیس مراجعه کنند: «کسبه اطراف پارک متأسفانه متوجه موضوعی که توجه رهگذران را جلب کرده بود، نشدند، چون فاصله آن محل با مغازهشان زیاد است. پلیس هم تا به حال چیزی که مرتبط با اطلاعات رهگذران محلی باشد، پیدا نکرده است. اما ما از افرادی که شاهد آن صحنه بودند، تقاضا داریم با مراجعه به پلیس دیدههای خود را شرح دهند تا شاید سرنخی از ماجرا کشف شود و ما بتوانیم دخترمان را پیدا کنیم».
البته پدر ستاره پیشتر به یک ماجرای تعقیب و گریز نیز اشاره کرده بود که نخواست آن را تکرار کند. او در مصاحبهای دیگر گفته بود: «براساس تصاویر دوربینهای مداربسته، دخترم در خیابان امیری بود که پسری جوان دنبالش افتاد. تصاویر خیلی واضح نیست، اما گویا دخترم متوجه آن پسر شده و کنار رفته تا او رد شود.
پسر رد شده، اما در جای دیگری دوباره ایستاده است. خودرویی هم همانجا بوده که گویا همان لحظه حمله کرده و دخترم را سوار خودرو کردهاند. تصاویر دوربینهای مداربسته وضوح کافی ندارند و هنوز نمیتوان به طور قطعی تشخیص داد چه اتفاقی رخ داده است، اما برخی رهگذران خیابان امیری در همان زمان برگشتهاند و به صحنه نگاه کردهاند که میتواند به دلیل شنیدن صدایی شبیه جیغ یا فریاد باشد. احتمالا چند نفر در این حادثه دخیل بوده باشند، زیرا درست در همان لحظه تلفن همراه دخترم خاموش شده است. شاید یک نفر راننده خودرو بوده و فرد دیگری بیرون از آن حضور داشته است. تمام این ماجرا در کمتر از دو دقیقه رخ داده است. ما هیچ دشمنی یا بدهکاری با کسی نداریم. دخترم چند قطعه طلا همراه داشت و شاید همین موضوع در انگیزه افراد دخیل بوده باشد؛ هرچند که اطلاعات دقیقی در دست نیست».
نیروی انتظامی: اعلام مفقودی وظیفه ما نیست
پیگیریها از نیروی انتظامی تا امروز به جایی نرسیده است. سروان «امیرسام کمایی»، مدیر روابطعمومی نیروی انتظامی آبادان، در پاسخ ، وظیفه اطلاعرسانی درباره این ماجرا را به طور تمام و کمال در اختیار دادستانی دانست و گفت: «فقدان و پیداشدن جزء موضوعاتی است که در حوزه کاری نیروی انتظامی دستهبندی نمیشود و در نتیجه نمیتوانیم هیچ اطلاعاتی در این زمینه بدهیم. تنها نهادی که میتواند در این زمینه ابراز نظر کند و به رسانهها اطلاعاتی بدهد، دادستانی است».
البته در تماس با دادستانی هم نتوانست به داده جدیدی دست یابد. «باقری»، مسئول روابطعمومی و امور رسانه دادگستری خوزستان، دراینباره گفت: «فعلا اطلاعات در همان سطحی است که در ابتدای پرونده رسانهای شد و شخص دادستان هم درباره آن اعلام نظر کرد. پیشازاین و در این مرحله موضوعی برای رسانهایکردن وجود ندارد».
«روحالله زندی»، دادستان آبادان، پیشتر و تنها درمورد پرونده ستاره حیدری اعلام کرده بود: «ستاره حیدری، ۱۵ آبان برای خرید به مرکز شهر سفر کرده، اما پس از آن هر دو خط تلفن نامبرده خاموش و تاکنون اطلاعی از آن یافت نشده است. باتوجه به نقطهزنیهای انجامشده، رصد دوربینهای مداربسته مشخص شده این فرد در حوالی یکی از مناطق این شهرستان مفقود شده است. بههمیندلیل پرونده با دستور قضائی برای رسیدگی به آگاهی آبادان ارجاع داده شده است».
دادستان خوزستان همان موقع اعلام کرده بود که در صورت کشف هرگونه سرنخ جدید، اطلاعرسانی جدید نیز انجام خواهد شد: «پس از مراجعه خانواده مفقودشده به دادستانی، پرونده ویژه در شعبه دوم بازپرسی شهرستان تشکیل و دستورات قضائی به ضابطان و پلیس آگاهی برای اقدامات گسترده تخصصی و رصد تلفن و حسابهای او صادر شده است. با بازبینی دوربینهای محدود مدنظر و استعلام از ادارات و نهادهای انتظامی و درمانی تاکنون اطلاعی از مفقودشده یافت نشده است. پیگیریها و نظارتهای قانونی همچنان ادامه خواهد داشت و در صورت کشف هرگونه سرنخی اطلاعرسانی خواهد شد».
مشخص نیست که سرنخ جدیدی به دست نیامده یا به خاطر حساسیت پرونده، رسانهها به این دادهها دسترسی ندارند. اگرچه روشن است که در فقدان شفافیت و اطلاعرسانی، احتمالا زمینه خوبی برای شایعه و حواشی نیز ایجاد خواهد شد.
2 ماه بیخبری از مرضیه؛ دومین زن ناپدیدشده
با گذشت حدود دو ماه از گمشدن «مرضیه البوغبیش» نیز، هیچ خبر جدیدی از این زن به دست نیامده است. زن 40ساله در یک مزون عروس کار میکرد و حوالی ساعت 9 شب در حال بازگشت به خانه بود که مفقود شد؛ کجا این اتفاق افتاد؟ باز هم در نزدیکی پارک شاپور و از آن روز تا به حال، هیچ خبری به خانواده او نرسیده است. این را برادرش میگوید که همه این دو ماه را به دنبالش گشته است: «همه جا سر زدیم. شکایتی هم در همین راستا در آگاهی ثبت کردیم، اما فقط به ما گفتند منتظر بمانید و اعلام کردند که فیلم دوربینهای مداربسته بررسی شده است، اما هیچ ردی از مرضیه به دست نیامده است. ما اصلا نمیدانیم چه بلایی سر خواهرم آمده؛ آیا ربوده شده؟ هیچ نمیدانیم». او ادامه میدهد: «آن شب مادرم وقتی دید مرضیه به خانه نیامد، نگران شد و با موبایلش تماس گرفت اما گوشی مرضیه در ساعات اولیه از دسترس خارج و سپس در ساعت یک بامداد خاموش شد. مگر میشود مأموران در این مدت هیچ سرنخی به دست نیاورده باشند»؟
برادر مرضیه همچنین میگوید: «به ما گفتهاند شاید خواهرتان خواستگار داشته یا شاید با پسری فرار کرده است. ما مرضیه را میشناختیم. نه پای خواستگار سمج در میان بود، نه با پسری ارتباط داشت. اگر هر مورد مشکوکی بود، ما سریع به پلیس اعلام میکردیم، اما وقتی چیزی نبوده، ما نمیتوانیم به دروغ بگوییم که بوده. فکر میکنند اگر دختری گم میشود، حتما دوست پسری داشته که رفته؛ درحالیکه خواهرم مدارک شناسایی خود را خانه گذاشته است. چون آن روز طبق روال هر روز سر کار رفته، اما در همان محدوده پارک شاپور ناپدید شده است».
هراس در شهر، به دلیل نبود شفافیت
«پونه پیلرام»، فعال حوزه زنان در استان خوزستان است و میگوید مردم نیاز دارند در شرایط اینچنینی با اطلاعات شفاف روبهرو شوند تا احساس امنیت بیشتری کنند، آنهم درحالیکه برخی میگویند ترس ناشی از این دو خبر پیاپی منجر به ایجاد هراس در شهر آبادان و بهویژه برای زنان شده است: «مردم وقتی هیچ اطلاعی از اتفاقی که رخ داده، نداشته باشند و نتوانند با منطق خود با حوادث روبهرو شوند، احساس ترس میکنند و این طبیعی است. در مقابل، هرچه نهادهای رسمی و رسانههای رسمی بیشتر تلاش کنند تا به مردم اطلاعات شفاف و رسمی بدهند، هم احساس امنیت بیشتر میشود و هم اینکه شایعات قدرت بروز پیدا نمیکنند».
او با اشاره به مفقودشدن پیاپی زنان در دو ماه اخیر، میگوید: «حوادثی مانند گمشدن افراد، آنهم به صورت تکراری و در یک مکان مشترک، سناریوهای رایج را در ذهن مردم روشن میکند. در نتیجه، طبیعی است که سراغ قصهساختن بروند. هرکسی چیزی میداند و همه چیز را هم نمیداند. متأسفانه وقتی ماجرا به زنان هم گره میخورد، این شایعهپراکنیها بیشتر میشوند. ما هم نیازمند اطلاعرسانی دقیق نهادهای رسمی هستیم و هم نیاز داریم نهادهای مدنی را فعال کنیم. در چنین مواقعی، نهادهای مدنی میتوانند بازوی ارگانهای رسمی شوند و به مردم آموزش دهند که در شرایط بحرانی چه باید کرد و هم اینکه از آنها حمایتهای معنوی انجام دهند».
پیلرام که در این دو ماه و با همکاری سایر فعالان مدنی تلاش زیادی کرده تا خبری از این پروندههای مفقودی پیدا کند، تأکید میکند: «ما تماسهای زیادی هم با مراکز نگهداری رسمی از زنان آسیبدیده داشتیم تا شاید سرنخی از آنجا پیدا کنیم. اما متأسفانه هیچکدام از آنها ازجمله 123 که مرکز فوریتهای خدمات اجتماعی است، هم هیچ اطلاعاتی دراینباره نداشتند».
«شرق» در خلال پیگیری این پرونده نام مفقودی دیگری را هم شنید که البته نتوانست تأیید رسمی آن را دریافت کند. اما شنیدههای مردم و برخی از نوشتهها در شبکههای اجتماعی از گمشدن یک دختر دیگر با نام اختصاری «ف-ر» در شهر خرمشهر نیز خبر دادهاند.

نظر شما